شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

+ هيچکس نخواهد فهميد در زندگي هر آدمي يک نفر هست که دوست داشتني ترين پنهانِ دنياست...
شاخه ي عشق
ديروز 8:50 عصر
وزندگيت با اين پنهان هاي دوست داشتني واسرارمگو،زيباتروپرمفهوم ترمي شود.
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};-};کاش انسانها به اين باور برسند که ناپيداها پيدا شوند، سکوهاي آرامش يک به يک گم شوند@};-
+ چنين نشسته به خاکم مبين که در طلبت سمند همت ما چابک است و چست هنوز
شاخه ي عشق
ديروز 8:49 عصر
+ اونجايي که زورت به زندگي نميرسه اميدوارم صدات به آسمون برسه… ‍ مي‌رسد غم‌هاي بي‌پايان به پايان، غم مخور بر دلِ بي‌تاب خواهد شد گلستان، غم مخور صبح اميدي که پنهان است در دل‌هاي شب مي‌شود طالع از آن چاک گريبان، غم مخور............ عزيزان وبلاگي روزهاي پيش روي شما بخير وشادي
شاخه ي عشق
ديروز 8:49 عصر
شاد باش و فارغ وايمن که من آن کنم باتو که باران باچمن،من غم تو مي خورم تو غم مخور برتون من مشفق ترم ازصد پدر.درودبربانوي بزرگوارپارسي@};-
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} درود استاد..... ممنون از همراهي سبزتون.... کاش همه اينچنين بودند نه آنکه من در غم تو؛ تو در هواي دگري! دلتنگِ تو من، تو دلگشايِ دگري!
+ . اميدوارم کسي را پيدا کنيد که از انرژي شما لذت ببرد، اما فاز سکوتتان را هم درک کند ..
شاخه ي عشق
ديروز 8:48 عصر

مهرباني #

+ پرسيد: خوش ميگذره؟ گفتم خوش ميگذره مال قديم بود! الان فقط خوشيم که ميگذره ...
شاخه ي عشق
ديروز 8:48 عصر
+ رک بگويم... از همه رنجيده ام! از غريب و آشنا ترسيده ام با مرام و معرفت بيگانه اند من به هر ساز ي که شد رقصيده ام در زمستانِِ سکوتم بارها... با نگاه سردتان لرزيده ام رد پاي مهرباني نيست...نيست من تمام کوچه را گرديده ام سالها از بس که خوش بين بوده ام... هر کلاغي را کبوتر ديده ام وزن احساس شما را بارها... با ترازوي خودم سنجيده ام بي خيال سردي آغوشها... من به آغوش خودم چسبيده ام
+ نوجوانان دسته اي ميروند ميانسالان جفتي و پيرها تنها . . . سيزده همگي خوش
+ مى‌گويم خدا همگى ذوق است و من آن ذوقم و در آن ذوق به كلّى غرقم و ذوق عالميان عكسِ آن ذوق است كه الايمانُ كلّهُ ذوق و شوق
+ ‌از دورنگي‌ هاي مردم خسته‌ام، حق با تو بود باده پنهان در قبا دارند و قرآن در بغل
حافظا مي خور و رندي کن و خوش باش ولي دام تزوير مکن چون دگران قرآن را
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} احسنت
+ خبر به دورترين نقطه ي جهان برسد نخواست او به من خسته بي گمان برسد شکنجه بيشتر از اين؟ که پيش چشم خودت کسي که سهم تو باشد، به ديگران برسد . رها کني برود از دلت جدا باشد به آنکه دوست ترش داشته، به آن برسد رها کني بروند و دو تا پرنده شوند گلايه اي نکني، بغض خويش را بخوري که هق هقِ تو مبادا به گوششان برسد خدا کند که نه...! نفرين نمي کنم... نکند به او -که عاشق او بوده ام زيان برسد
+ اگر ما در سطحي از آگاهي وتجربه هستيم اکنون همه را مديون رنجها وسختي هاي هستيم که تحمل کرديم، گاه رنج را بايد در آغوش گرفت
+ دل من محکمه ايست، که به من مي گويد: همه را دوست بدار، به همه خوبي کن... و اگر بد ديدي... دل به دريا بزن و بخشش کن...
زيبا وعالي بانوي بزرگوارپارسي.@};- به قول مولانا گرتو با بد بد کني پس فرق چيست.
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};-
آه!گویی
رتبه 0
0 برگزیده
802 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
آه!گویی عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top