سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مد شده !! - Note Heart
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


Note Heart


جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: ببخشید آقا! من می تونم یکم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری … گه می خوری تو و هفت جد آبادت … خجالت نمی کشی؟

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور مودبانه و متین ادامه داد خیلی عذر می خوام، فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم … حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم ..

مرد خشکش زد … همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد…


کمی تفکر و فشار به خود گناه محسوب نمیشود... وقتی بی ناموسی توی جامعه اسلامی (!!) مد شه، مطمئناً خیلی چیزها برای بودن ها افتخار میشه.. وقتی همه بوی لوازم آرایشی و پنکیک بگیرن، و خبر از رابطه فرهاد با مجنون، لیلی با شیرین!! به گوش برسه (گی و ... مهم نیست، الان حرف، حرف عاشقانه است!)، وقتی صیغه هم دلیلی واسه ثواب بعضی ها بشه، معلومه که باید بیایند و فریاد بزنند نسبت به سالها قبل، خیلی پیشرفت کرده ایم.. آره، شک داری؟! پیشرفت در ثواب و علم را میگویم!! آزادی را از کسی یاد بگیر که مادر صدایش میکنی، که هیچوقت نگفت بالای چشمت ابرو است، تا یاد بگیری گفتن حق خیلی وقته ممنوع شده!! آره برادرم! آره خواهر وطنی.. حقیقت تلخه، آره..


ثبت شده در پنج شنبه 91/12/24 ساعت 2:26 عصر توسط مخاطب خاص نظرات شما () |


Design By : AMiR _ 2014